مشکلات مردها، به چیزهایی مثل نژاد، پول و شغل برمیگرده؛ اما مشکل اصلی زن ها
فقط حول یه موضوع می گرده:
آن ها (زن) به دنیا آمده اند.
اوریانا فالاچی
_____________________________________________
حالِ این روزهام؟ بد، بدون هیچ دلخوشی.
چرا باید دختر به دنیا بیام؟ چرا تو این کشور؟ چرا تو این زمان؟
تو این کشور یه دختر، یه زن هر چقدر هم مستقل باشه و تلاش کنه بازم جزو املاک شخصی مردها حساب میشه.
تا وقتی بچه است میگن دخترِ باباشه، بزرگتر که میشه میگن کاش یکی بیاد بگیرش، شوهرش خوب باشه میگن شانس داشته، بد باشه میگن تقصیر خودشه زنِ زندگی نیست، بخواد جدا بشه میگن نه حداقلش اینه سایه اش بالاسرته جدا نشو، وقتی مطلقه بشه انگار مرض واگیر دار گرفته همه ازش دوری میکنن، اگه شوهرش بمیره بعضی جاها با اموال شوهرش میرسه به برادر شوهرش و بعضی جاها باید بسوزه تا بچه هاشو بزرگ کنه و غلط میکنه به ازدواج فکر کنه باید تا عمر داره یاد شوهر مرحومش باشه!
اگرم شوهر نکنه که میشه دختر ترشیده ای که بوی ترشیدگیش محل رو برداشته.
قانون چی میگه؟ قانونی که مردها نوشتنش مگه میشه که به نفع زن ها باشه؟
قانون میگه بدون اجازه ی بابات و بعد ازدواج شوهرت، حق نداری پاتو از خونه بیرون بذاری، چه برسه از کشور خارج بشی!
دختر باید قبل تاریکی خونه باشه و پیش چشم های غم زده اش آقا داداشش ساعت ۹ شب ماشین رو برداره و تا نصفه شب بره خوشگذرونی.
و هزار هزار ظلم دیگه ای که بخاطر چیزی که مقصرش ما نیستیم، بهمون میشه.
انگار مهم ترین دلیل برای این همه زجر، یک چیزهاینکه ما دختریم.
درباره این سایت