کسی از دلش خبر نداشت. انگشت اتهام به سمتش بود و آماج تهمت ها بی رحم، سنگدل، خودخواه.

اما چه کسی میداند در دل کسی که می رود چه می گذرد؟ حالش بد بود و این ها نمکِ زخمش بودند.همیشه کسی که می رود مقصر نیست، همیشه کسی که می ماند مظلوم و بی تقصیر نیست.

شاید آن که می رود آنقدر زخم بر تن دارد که دیگر جایی برای زخم تازه نیست، یا آنکه می ماند آنقدر فریاد زده که دیگر نای حرف زدن ندارد و در چشم دیگران می شود: مظلومِ ساکت!

+تیتر از عفیف باختری

++بیت تیتر همیشه اشکم رو درمیاره:)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران خبر بهترین های شیراز پیچک خیال LoveMedia Frank ولایتمداران گلبرگ یاس قرآن ناطق سردار قاسم سلیمانی