برنامه" کتاب باز" رو می دیدم، مهموناشون فواد و سیاوش صفاریان پور بودن. وقتی ازشون سوال شد که چی شد کتابخون شدید؟ گفتن تو خونمون یه کتابخونه ی بزرگ بود، خب وقتی اینهمه خوراکی های رنگارنگ در اختیارمون بود، به سمتشون رفتیم و کم کم علاقمند شدیم.

همیشه دوست داشتم یه کتابخونه پر از کتاب داشته باشم، کتابخونه ای که با تک تک کتاب هاش زندگی کرده باشم.

با همسرم م کردم و قرار شد ماهی یکی دو کتاب بگیریم وقدم به قدم به کتابخونه ی بزرگمون نزدیک شیم.

الان چه حالی دارم؟ خیلی خوشحالم. همسرم خیلی اهل کتاب نیست و اگه بتونم کتابخونش کنم یعنی دینم به کتاب رو ادا کردم.

دوست دارم منم بتونم یه ویترین پر از خوراکی های رنگارنگ واسه ی بچه هام آماده کنم تا از بچگی کتابخون بار بیان:)

+ تصمیم گرفتم دیگه کتاب الکترونیک نخونم و به جاش صبر کنم تا نسخه چاپیش رو بخرم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ بارونی خريد و فروش انواع دستگاه فلزياب صنعتي فیلم سریال blosuren معمولیات Brent شبکه حمل و نقل جهانی Vicki